به نام نامی حضرت ارباب

 

کم کم دارم به تباهی میروم

 

روز به روز به سیاهی میروم

 

خسته ام از زمانه ای که حتی

 

 بی بهانه سراغ گناهی میروم

 

روزگارم از این سیاه تر هم میشود

 

وقتی که با پایم به چاهی میروم

 

خود هم نمیدانم به کجا میروم

 

وای بر من که در پی بی پناهی میروم

 

خلاصه این که تنگ است دلم برای کربلا

 

فقط کافی است یک گوشه نگاهی،میروم

 

شب های جمعه بر سر و سینه زنان

 

موی کنان و لطمه زنان به قتلگاهی میروم

 

{{سروده حامد دمیرچیلو}}

 

التماس دعا

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۱۶ساعت ۱۱:۵۰ ب.ظ  توسط حامددمیرچی لو(ذاکراهل بیت)  |