بسم الله الرحمن الرحیم این الرجبیون؟ دردل شب گفتم : خداجون اجازه؟ حاضر نمیدونم اونایی که غایبن کجان خدای من یعنی میشه غایباخودشونوبهت برسونن؟ نمیدونم ولی من برای اونایی که میخواستن بیان درآغوش من ولی نتونستن حاضرزدم خدامیدونم که میان خودتم میدونی که میان چون جزتو کسیوندارن خدا الهی ربی من لی غیرک... اینقدرمهربونی که هوای همه ی بنده هاتوداری امااوناازت غافلن
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۰۴ساعت ۱:۱۶ ق.ظ  توسط .........
|
من اين ماه را وسيله ارتباط بين خود و بندگانم قرار داده ام پس هركس به آن چنگ زند، به من مى رسد. مااومدیم عشق بازی ای خدا بسم الله الرحمن الرحیم مارودریاب آخدا...
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۰۴ساعت ۱۲:۱۹ ق.ظ  توسط .........
|
ماه صفر، دومين ماه سال قمري است، كه پس از ماه محرم الحرام و پيش از ماه ربيعالاوّل قرار گرفته است. ابن عساكر درباره علل نام گذاري ماه هاي قمري از جمله محرم و صفر گفت: إنّما سُمّي المحرم لأن القتال حرم فيه، و صفر لأن العرب كانت تنزل فيه بلادا يقال صفر و... ؛ ماه محرم، بدين جهت محرم خوانده شده است كه جنگ و درگيري در آن حرام گرديد و ماه صفر از آن جهت صفر گفته شده است كه عرب ها در اين ماه بر مكان هايي فرود مي آمدند كه به آن ها " صفر" گفته مي شد. و واژه صفر، در برخي از واژهنامه ها به معناي تهي و خالي نيز آمده است. هم چنين به معناي گرسنگي، يرقان و زردي چهره نيز تفسير گرديد. ممكن است علت نام گذاري آن به تهي و خالي از آن جهت باشد كه عرب هاي عصر جاهليت پس از تحمل سه ماه متوالي حرام (ذي قعده، ذي حجه و محرم) و خويشتن داري اجباري از قتل، غارت و چپاول گري، با آغاز ماه صفر اقدام به جنگ و خون ريزي يكديگر مي كردند و روستانشينان و ساكنان كم جمعيت باديه ها و واحه ها از ترس هجوم آنان، اسباب و اثاثيه خويش را جمع كرده و به جاهاي امن تر كوچ مي كردند و روستاها و باديه هاي خود را ناچاراْ ترك و خالي مي كردند. گرچه عرب هاي جزيره العرب در عصر جاهليت، برخلاف سنت ابراهيمي، در برخي از سال ها حرمت ماه محرم را شكسته و آن را براي قتل و غارت مباح كرده و به جاي آن، ماه صفر را ماه حرام قرار مي دادند، وليكن پس از ظهور اسلام، چهار ماه حرام همانند سنت ابراهيمي در ماه هاي رجب، ذي قعده، ذي حجه و محرم منحصر گرديد و ماه صفر در بين آن ها قرارنگرفت. شيعيان و محبان اهل بيت(ع)، ماه صفر را همانند ماه محرم از ايام سوگواري و عزاداري مي دانند. زيرا در آغاز اين ماه، سپاهيان بي نضاكت يزيد بن معاويه، خانواده بي پناه امام حسين(ع) و بازماندگان دشت كربلا را به حالت اسيري وارد سرزمين شام نموده و آنان را در فشار روحي و رواني قرار دادند و از هر جهت زمينه آزار و اذيتشان را فراهم كردند. به طوري كه يكي از كودكان خردسال امام حسين(ع)، به نام حضرت رقيه(س) بر اثر تحقير و توهين روز افزون دشمن و سختي سفر توان فرسا و اندوه بي پايان از دست دادن پدر و ساير كسان و نزديكان خويش در كربلا، مظلومانه و غريبانه در خرابه هاي شام بدرود حيات گفت و غم بازماندگان كربلا را تشديد نمود. هم چنين بيستم اين ماه مصادف با اربعين شهادت امام حسين(ع) و يارانش در كربلا است. علاوه بر آن، رحلت پيامبر گرامي اسلام(ص) و شهادت جانگداز امام حسن مجتبي(ع) در بيست و هشتم و شهادت امام رضا(ع) در آخرين روز اين ماه قرار گرفته است. بنابراين، سراسر اين ماه براي محبان اهل بيت(ع)، ايام حزن و اندوه و عزاداري و سوگواري است. در برخي از منابع آمده است كه ماه صفر، معروف به نحوست مي باشد ولي صحت اين گفتار چندان روشن و بي خدشه نيست.
محدث جليل القدر، آيه الله شيخ عباس قمي(ره (در اين باره گفت: بدان كه اين ماه (صفر) معروف به نحوست است و شايد سبب آن، واقع شدن وفات رسول خدا(ص) است درآن، هم چنان كه نحوست دوشنبه به اين سبب است و يا به جهت آن است كه اين ماه، بعد از سه ماه حرام (ذي قعده، ذي حجه ومحرم (واقع شده كه در آن سه ماه، حرب و قتال نبوده و در اين ماه شروع به قتال مي نمودند و خانه و منازل از اهلش خالي مي شد و اين هم يك سبب است در وجه تسميه آن به "صفر". به هرحال، از براي رفع نحوست، هيچ چيزي بهتر از تصدقات و ادعيه و استعاذات وارده نيست و اگر كسي خواهد محفوظ بماند از بلاهاي نازله در اين ماه، در هر روز ده مرتبه بخواند اين دعايي را كه محدث فيض( روح الله روحه (در خلاصة الاذكار ذكر فرمود: يا شديد القوي، و يا شديد المحال، يا عزيز، يا عزيز، ذلت بعظمتك جميع خلقك، فاكفني شّر خلقك، يا محسن، يا مجمل، يا منعم، يا مفضل، يا لا اله الاّ انت، سبحانك اني كنت من الظالمين، فاستجبنا له و نجيناه من الغم، و كذالك ننجي المؤمنين، و صلي الله علي محمد و آله الطّيبين الطّاهرين. پایگاه اطلاع رسانی حج
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۱۶ساعت ۴:۱ ب.ظ  توسط .........
|
باز محرم رسید، ماه عزای حسین. سینهی ما میشود، كرب و بلای حسین كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه تا كه بگیرم صفا، من ز صفای حسین
بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوزخورشید ، فرا ز نیزهها مانده هنوزدر باغ سپیده ، بوته بوته گل خوناز رونق دشت کربلا مانده هنوز. کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری کنیم کاش ما هم کربلایی می شدیم در رکاب تو فدایی می شدیم.
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۰۹/۱۴ساعت ۵:۱۲ ب.ظ  توسط .........
|
مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است. اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم داده اند: اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نااميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت به سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت برين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزه دار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگويد: �هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته تان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.� عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: �عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده نوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.� روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خوانده اند كه در اين روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شده و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشاميدن، ابتداى خوردن و آشاميدن است و نيز گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشاميدن است پس از مدتى از نخوردن و نياشاميدن. ابتداى خوردن و آشاميدن را افطار مىنامند و از اين رو است كه پس از اتمام روز و هنگامى كه مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مىشود انسان افطار مىكند يعنى اجازه خوردن پس از امساك از خوردن به او داده مىشود. عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است. از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد مىشود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد. و در قنوت نماز عيد مىخوانيم: �... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون� بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايسته ات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصت به تو پناه بردند.
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۸۹/۰۶/۱۹ساعت ۱۲:۱۸ ق.ظ  توسط .........
|
ادله اى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى كند به شرح زير تقديم مى گردد:
۱- حالات و دريافت هاى شخصى كسانى كه اهل دعا و راز و نياز و اهل شب قدر هستند، نقش خويش را در شب قدر به خوبى دريافته اند. گاهى اين حالات آن چنان ژرف و تاثيرگذار است كه تا شب قدر آينده و بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در يك خط و سير معنوى قرار مى دهد. ديگرانى هم كه به اين حد از معنويت راه پيدا نمى كنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داریهای شب قدر بهره بردارى كرده و فيض معنوى مى برند. ريشه اصلى اين دگرگونى ها و حالات، به خود افراد بر مى گردد و اينكه تا چه حد خود را آماده بهره بردارى از بركات شب قدر و فضيلت هاى آن كرده باشند. اگر معنوياتى كه در شب قدر نصيب انسان شده و در زندگى آن ها تحولى آفريده، هيچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نويسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند، براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدير كنند در اين صورت مقتضاى حكمت و مصلحت اين است كه يا به هيچ كس هيچ ندهند و يا آنچه مى دهند، به همه يكسان و على السويه بدهند؛ در حالى كه ما مى دانيم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازير مى گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مى شود؛ پس نتيجه مى گيريم تنها دليل اين تفاوت، كارها و اعمال و ميزان تلاش خود بندگان است و بس. نتيجه اينكه يكى از راه هاى رسيدن به اينكه آيا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند يا نه، اين است كه ببينيم چه اندازه دگرگونى در همين شب با بركت در آنان ايجاد گشته است.
خداوند تبارك و تعالى با نزول سوره اى خاص، شب قدر را به مردم معرفى فرموده است. در دو آيه اين سوره مباركه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود مىآيند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در او، برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است. فردى به امام باقر (ع) عرض كرد: مراد و مقصود از اينكه شب قدر بهتر از هزار ماه است چيست؟ حضرت فرمودند: ((والعمل الصالح فيها من الصلاه والزكاه و انواع الخير خير من الف شهرليس فيها ليله القدر)) (1)؛ كار شايسته از قبيل نماز و زكات، صدقات و انفاقات و، انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر كار شايسته اى است كه در مدت هزار ماه كه شب قدر در آن نيست، انجام شود. اگر كارهاى نيك بندگان و چند برابر پاداش آن تاثيرى در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودى عايد بندگان مى شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بيان كردن اين مطلب، سود و زيانى را متوجه هيچ كس نمى كند، چه انگيزه اى در اعلام اين شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتيجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا بايد مردم در جريان آن باشند و دانستن آن چه گره ای از كار بندگان مى گشايد؟ مى دانيم كه كار بيهوده حتى از افراد عادى و معمولى پسنديده نيست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمين كه هيچ كارى را بدون حكمت و مصلحت انجام نمى دهد. حكمت معرفى شب قدر به عنوان شبى كه قرآن در آن نازل شده و شبى كه مقدرات در آن سامان داده مى شود، اين است كه بنده سرنوشت و مقدرات خويش را به قرآن پيوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فكر و عمل خويش قرار بدهد،اگر كردارش موافق با قرآن و در جهت آن باشد، عمل كننده به آن سعادتمند است واگر خداى نكرده مخالف با قرآن باشد، فاعل آن شقى خواهد بود.
مى دانيم كه همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهى، بر اهميت شب قدر و احياى آن تاكيد فراوان دارند و به شب زنده دارى آن شب، اهتمام مى ورزند. نقل شده كه يكى از دانشمندان بزرگ اسلام، براى اينكه شب قدر را درك كند، يك سال تمام يعنى حدود 357 شب، از سر شب تا به صبح شب زنده دارى كرد.(2) اين همه اقبال و توجه به تشكيل اجتماعات با شكوه براى خواندن دعا و مناجات و راز و نياز و تضرع و ابتهال، همراه گريه وزارى و استغفار، برخاسته از يك واقعيت انكارناپذير است و آن دخالت انسان ها در سرنوشت خودشان است.
امام صادق(ع) به ابوبصير مى فرمايد: ((وصل فى كل واحده منهما مئه ركعه))؛ در هر يك از دو شب بيست و يكم و بيست و سوم صد ركعت نماز بخوان ((واحيهما ان استطعت الى النور))؛ تا مى توانى آن دو شب را تا سپيده صبح شب زنده دارى كن ((واغتسل فيهما))؛ در آن دو شب غسل كن. ابو بصير عرض كرد اگر نتوانستم ايستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابيده بخوان. مى دانيم كه دعاهاى شب قدر، از طولانى ترين و پر محتواترين دعاهاست؛ دعاهايى مانند ((جوشن كبير))، ((ابوحمزه ثمالى)) و امثال آن ه، كه اگر با حال و توجه خوانده شود، مايه انقلاب و دگرگونى روحى است، ادعيه اى كه انسان را با دريايى از معارف آشنا مى كند. انسان با خواندن دعا از يك طرف، با ياد آورى لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بى پايان خداى مهربان او را در كنار و دستگير خويش مى بيند و نور اميد در دلش مى درخشد و از ديگر سو، با ياد آوردن سختى هاى جان كندن، تنگى و فشار قبر، گرفتارىهاى عالم برزخ، حساب و كتاب فرداى قيامت، شعله هاى دردناك و سوزان دوزخ و حسابرسى دقيق در صحراى محشر، تمام وجودش، سرشار از ترس و نگرانى گرديده و آنچه عيش و نوش است فراموش كرده و گذشته خود و آنچه بوده و كرده است را با آنچه بايد باشد مى سنجد و زيانى كه در گذشته متوجه وى شده است را در مى يابد و علاوه بر شك و ترديدى كه نسبت به راه و روش نا مطلوب خويش پيدا مى كند، ندامت سراسر وجودش را پر كرده و تصميمى سرنوشت ساز مى گيرد و مسير زندگى اش را دگرگون مى كند. اگر هم به اين مرحله نرسد، لااقل بر كردار خود بيشتر مواظبت خواهد داشت؛ زيرا بيم و اميدى كه دستاورد شب قدر است در مراحل زندگى به يارىاش مى شتابد. در مقابل، اگر كسى از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپرى كند، در همان جمود و غفلت، زندگى را به پايان خواهد برد و سرنوشتى شقاوت بار در انتظارش مى باشد. از گفتار فوق، اين نتيجه به دست مىآيد كه در واقع خود انسان وارد مسير سرنوشت خويش گشته و آن را تغيير مى دهد. گاهى براى پيمودن مسير مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل مى نشيند؛ گر چه دعا هم نوعى عمل محسوب مى شود. بنابراين، دعا در شب هاى قدر كه يك كار اختيارى است منشااثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛ به همين دليل به آن سفارش اكيد شده است. علاوه بر سفارش شفاهى بزرگان دين و علماى اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شب هاى قدر تاكيد بيشترى بر اين امر شده است؛ پس حتما منشا اثر است وگرنه كار لغو و بيهوده از بزرگان سر نمى زند.
پيامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند: ((من ادرك ليله القدر، فلم يغفر له فابعده الله )) (4)؛ از خداوند به دور باد و نفرين بر كسى كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزيده نشود. با اين حديث نقش انسان در تعيين سرنوشت خود واضح تر مى گردد و معلوم مى شود كه بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر، نتيجه كار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پيامبر گرامى (ص) قابل قبول نيست كه آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن كارى بى اثر و بى خاصيت، سهل انگاران را نكوهش و مذمت فرمايند. ((انس بن مالك)) از پيامبر(ص) نقل كرده كه فرمودند:((ان هذا الشهر قد حضركم))؛ ماه مبارك به شما رو آورده است. ((و فيه ليله خير من الف شهر))؛ در اين ماه شبى است كه برتر از هزار ماه است. ((من حرمها فقد حرم الخير كله))؛ هر كس از فيض شب قدر محروم گردد، از تمام خيرات بى نصيب مانده است. ((ولا يحرم خيرها الا محروم)) (5)؛ و محروم نمى ماند از بركات شب قدر، مگر كسى كه خويشتن را محروم كرده است. روايات، بعضى از گناهان را مانع بهره بردارى گناهكار از شب قدر دانسته اند، از جمله آن كارها ميخوارگى يا ((دايم الخمر)) بودن و نيز آزار پدر و مادر است.
يكى از دلايل تفضل شب قدر به امت اسلام، كامل و پر كردن پيمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران كمبودهاى آنان است، تا با دستى پر اين جهان را ترك كنند. پيش از اين گفتيم كه امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه ((ليله القدر خير من الف شهر)) فرمودند: مراد اين است كه انجام كار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روايتى نيز از امام باقر(ع) وارد شده، در پاسخ به اين پرسش كه چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت ديگر فلسفه شب قدر چيست؟ ايشان مى فرمايند: ((و لولا ما يضاعف الله للمومنين، لما بلغوا ولكن الله عز و جل يضاعف لهم الحسنات))؛ اگر خداوند كارهاى مومنان را چند برابر نكند به سر حد كمال نمى رسند، اما از راه لطف كارهاى نيكوى آن ها را چند برابر مى فرمايد تا كاستى هايشان جبران شود. از اين روايت و روايت قبلى به خوبى مى توان فهميد كه مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامى كه يك عمل صالح معمولى با زمانى پر بركت و مقدس همراه گردد، از ارزشى چند برابر برخوردار مى شود و گاه همراه شدن يك عمل صالح با ولايت و اعتقاد و امامت مى تواند انسان را به اوج شرافت برساند؛ پس، راز سعادتمند شدن انسان ها در شب قدر، عمل اختيارى صالحى است كه با عنايت خداوند، بركت يافته و چند برابر مى شود. در روايات به پاره اى از اعمال سفارش شده كه نتيجه ويژه آن در شب قدر نهفته است.
1- نماز ((انس بن مالك)) از پيامبر گرامى(ص) روايت كرده كه فرمودند: ((من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعه فقد اخذ بحظا من ليله القدر)) (6)؛ كسى كه از اول تا آخر ماه مبارك، در نماز جماعت حاضر شود، بهره اى از شب قدر نصيبش شده است. 4- شب زنده دارى حضرت رسول (ص) فرمودند: ((من احيا ليله القدر حول عنه العذاب الى السنه القابله)) (10)؛ كسى كه شب قدر را شب زنده دارى كند، تا شب قدر آينده، عذاب دوزخ از او دور گردد. 1-عمل و پاداش آن در ماه مبارك رمضان. 2-عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص. امام هشتم على بن موسى الرضا(ع) فرمودند: در ماه مبارك كارهاى خوب پذيرفته و كارهاى زشت بخشيده شده است. خواندن يك آيه قرآن در اين ماه، برابر با يك ختم قرآن در ماه هاى ديگر است. كسى كه برادر خود را با يك لبخند شاد كند، در روز واپسين خداوند دلش را شاد كرده و مژده بهشت به او دهد. كسى كه مومنى را در اين ماه يارى كند، خداوند در روزى كه قدم ها بر پل صراط مى لغزند او را دستگيرى كرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هركس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قيامت بر وى خشم نكند. هركس درمانده اى را فريادرسى كند، خداوند در روز قيامت وى را از رسوايى بزرگ ايمن گرداند و رسوايش نكند. كسى كه ستمديده اى را يارى كند، خداوند او را در دني، در مقابل دشمنانش يارى كرده و در روز قيامت نيز، در موقف حساب و ميزان ياريش فرمايد. (12) و در روايت ديگر امام صادق(ع) از پيامبر اكرم(ص) روايت كرده كه فرمودند: كسى كه ماه مبارك رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به ديگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمى مى كند. (13) دو روايت بالا ارتباط محكم پاداش ها و اعمال بنده در ماه مبارك و نقش انسان در ترسيم سيماى درونى او را كاملا آشكار نموده است.
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۹/۰۶/۰۹ساعت ۶:۳۴ ب.ظ  توسط .........
|
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۳۱ساعت ۱۲:۴۰ ب.ظ  توسط .........
|
رمضان، از سالهای دور تاکنون، در فرهنگ مردم از جایگاهی ممتاز برخوردار بوده و همواره آیینهای ویژه ای در ارتباط با این ماه، در میان مردم کشورهای اسلامی به اجرا درآمده است. به انگیزه حلول ماه مبارک رمضان و آغاز ماه تزکیه روح و جان، مطلبی آماده شده که به مناسبتها و آداب و رسوم رمضان در فرهنگ مردم میپردازد.
از نیمه شعبان جنب و جوش خاصی برای به پیشواز رفتن ماه رمضان در میان مردم نواحی مختلف کشور مشاهده میشود و مسلمانان برای انجام فرایض دینی این ماه آماده میشوند، از جمله میتوان به این موارد اشاره داشت: خانه تکانی قبل از فرارسیدن این ماه، مردم نواحی گوناگون ایران، به زدودن آلودگی از چهره خانه و محله خویش میپردازند، درواقع با نظافت و خانه تکانی به پیشواز بهار قرآن میروند تا بتوانند با فراغت و آسودگی خیال به انجام تکالیف دینی خویش بپردازند. پاکیزگی تنها به محیط خانه محدود نگشته و پیر و جوان با طیب خاطر در نظافت اماکن عمومی محله خود مشارکت میکنند و مساجد و تکایا را جهت برگزاری مراسم گوناگون ماه رمضان آماده میسازند. در شهرستان کازرون نیز، خادمین مساجد، مسجد را آب و جارو کرده و زیلوهای داخل شبستان را میتکانند و ظروف و وسایل آبدارخانه را شست و شوی میدهند. در امر نظافت شخصی نیز، همگان اهتمام میکنند به طوری که چند روز قبل از ماه رمضان، حمامهای عمومی شلوغ تر از هر موقع دیگر میگردد و درواقع خود را طاهر می کنند. از دیگر پیرایشها و آرایشهای این ماه، حنا بستن و خضاب کردن بود. تهیه مایحتاج رمضان در گذشته، تهیه مایحتاج ماه مبارک رمضان با جدیت تمام انجام میگرفت، زیرا در این ماه کسب و کار تقریباً متوقف میشود و مردم بیشتر از هر کاری به عبادت میپردازند و لازم بود که مردم مایحتاج خود را قبل از ماه مبارک تهیه کنند تا بتوانند با آسودگی در مجالس ویژه این ماه شرکت نمایند. در قدیم، برای تهیه گوشت مورد نیاز نیز تمهیداتی میکردند، از جمله اینکه در فراهان اراک هر سال گوسفند پرواری میکشتند و گوشت آن را به طرق مختلف نگهداری میکردند. به این شکل که یا گوشت را قورمه میکردند و یا به وسیله طناب و چوب از سقف اتاق و یا انباری میآویختند که به این نوع گوشت شوشو میگفتند. بریدن رشته برای آش و تهیه نشاسته برنج نیز از طرق تهیه مایحتاج ماه رمضان بود. زنان کازرونی از مقدار زیادی آرد، نان تنک میپختند و در ناندان یا کرچدان (ظرف استوانه ای سرپوش دار که از شاخههای درخت بید یا درخت بادام کوهی بافته میشود) نگهداری میکردند. کلوخ اندازان در گذشته یک روز قبل از ماه رمضان، مراسم کلوخ اندازان انجام میگرفت. در این روز مردم هر شهر یا روستا به گردشگاههای اطراف شهر یا روستای خویش میرفتند و انواع خوراکها و غذاها به همراه خود میبردند و ضمن دور هم نشستن به تفریح و بازی میپرداختند و این روز را با خرمی و شادی به پایان میرساندند. در این مناسک به نوعی افراد روح و جسم خود را آماده میکردند، زیرا علاوه بر تفریح و شادمانی که باعث تقویت روحیه افراد میشد، غذاهایی هم که در این روز تناول میشد، از انرژی برخوردار بود. از جمله این که در یزد، شولی که نوعی آش است و انواع مختلف دارد، پخته میشد. مثل شولی عدس، شولی باقلا، شولی شلغم و از دیگر خوراکیهای یزدیها در این روز آش رشته و حلوای برنج، شله زرد و پالوده یزدی است. در قزوین کلوخ اندازان را گل خندانی و در بردسیر کرمان روز سنگ اندازان میگویند و مانند دیگر نقاط ایران به گردش و تفریح میروند و روز را با تعریف قصه و سرگذشت و انجام بازی سپری میکنند. تشخیص وقت سحر از قدیم الایام، برای بیدار شدن در سحرهای ماه مبارک رمضان و تشخیص وقت دقیق سحر و انجام اعمال مخصوص از وسایل و روشهای گوناگونی استفاده میکردند. بعضی از این روشها امروزه نیز متداول و برخی منسوخ شده اند. از جمله شناختن ستارگان و محل و جای آنها در آسمان، بانگ خروس، روشن کردن چراغهایی در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد، صدای نقاره و طبل و شیپور، صدای مناجات از گلدستههای مساجد، جار کشیدن در کوچهها، صدای بوق حمامها، کوبیدن دیوار همسایه و غیره از روشهای پیشین بوده و امروزه مردم به وسیله زنگ تلفن و ساعت شماطه دار و رادیو و تلویزیون متوجه زمان دقیق سحر میشوند. سحری روزه گیران برای به جا آوردن اعمال سحر و خوردن سحری معمولاً ساعت یا ساعاتی قبل از اذان و با شنیدن صدای مناجات، توپ سحر و یا زنگ ساعت بیدار میشوند و بعد از وضو گرفتن و خواندن دعاهای سحر نیت میکنند برای وضوگرفتن و خواندن دعاهای سحر و سپس شروع به خوردن سحری میکنند که معمولاً غذاهای گرم و پختنی است که در اغلب موارد همراه با برنج است. در سحرها، خانوادههای کازرونی بچههای پنج و شش ساله خود را نیز بیدار میکنند تا به بیدار شدن در سحرها و سحرخیزی و روزه گرفتن عادت کنند. روزه گیران بعد از صرف سحری و چای و قلیان کشیدن، نیت روزه میکنند. تا چند دقیقه قبل از اذان صبح هر چه میخواهند تناول میکنند و پیش از اذان دهان و دست خود را پاک و تمیز میشویند، تا نماز صبح را به جای آورند. مراسم ویژه ماه رمضان از جمله مراسمی که به ویژه در ماه رمضان انجام میگیرد میتوان به مجلس زنانه ختم قرآن که برای شادی روح اموات است و مجلس مردانه ختم قرآن که اغلب در مساجد بعد از نماز صبح یا ظهر و یا عشاء است، اشاره داشت. شب نشینی یکی از مراسمی که در گذشته رونق بیشتری داشت و امروزه کم و بیش اجرا میشود، دیدار از دوستان و آشنایان بعد از افطار است. در این مجالس افراد فامیل و یا دوستان دور هم جمع میشوند و ضمن تناول شب چره با خواندن ابیاتی از دیوان سعدی یا حافظ و یا داستان گویی و اجرای بازی به شب نشینی میپردازند. از جمله در روستای لهران طالقان صاحبخانه با تنقلات یا شب چروز از مهمانان پذیرایی میکند و با بازی شبیه گل یا پوچ آنها را سرگرم میکند و اگر فصل زمستان باشد، همگی دور کرسی مینشینند و از گرمای مطبوع آن لذت میبرند. افطار همچون زمان سحر، موقع افطار به شیوههای گوناگون تعیین میشود که تقریباً مشابه شیوههای تعیین سحر است. زنها پیش از افطار، مشغول آماده کردن افطاری میشوند و وسایل آب گرم و چای و قلیان را هم آماده میکنند. بر سر سفره افطار دعاهای مخصوص افطار خوانده میشود و با نوشیدن مقداری آب داغ و یا خرما و نان جو روزه خود را میگشایند. بعضی ها هم با قنداغ یا نبات داغ افطار میکنند. افطاری معمولاً خوراکیهای حاضری مثل نان و پنیر و سبزی یا هندوانه و خربزه و امثال اینها که پختنی نیست میباشد و سحرها بیشتر پختنی و غذای گرم مثل چلو و خورش یا پلو و خورش و غیره است. زنان در هر عصر ماه رمضان، چند قرص نان میپختند و در تابستان نیز خوردن شربت، هندوانه و خربزه هنگام افطار در اغلب خانوادههای ایرانی انجام میگرفت. سرگرمیهای ماه رمضان از جمله رسوم جالب که در اکثر نقاط با کمی اختلاف در نام و شیوه اجرا انجام میشود، این است که عدهای از جوانان رهبری برای خود برمیگزینند و در محل معینی جمع میشوند و به سراغ تک تک خانههای محل میروند و از خانهها پول و خوراکی جمع آوری میکنند و آن را به فردی که صندوقدار گروه است میدهند. این رسم با رفتن به در خانه افراد و خواندن شعر انجام میگیرد، از جمله رسوم هومبابایی در کاشان است که بچهها و جوانان میخوانند: میدان دار: امشب شب نیمه است که ما میهمانیم از ما حرجی نیست که ما طفلانیم بشقاب را پر از کلوچه و حلوا کن بردار و بیار به دامن ماها کن جواب بچهها: هومبابا، هومبابا هومبابا، هومبابا هومبابا، هومبابا هومبابا، هومبابا این اشعار را میدان دار میخواند و بچهها جواب میدهند. اگر در این موقع صاحبخانه چیز دندان گیری به بچهها بدهد که او را دعا میکنند وگرنه شعر دیگری میخوانند و آن قدر ادامه میدهند تا صاحبخانه چیزی بدهد وگرنه با شعر گونه ای دیگر او را خدمت میکنند و به سراغ خانه دیگری میروند. رسمیمشابه این به نام الم ترانی در ساوه و الله رمضانی در خراسان و یزد انجام میگیرد. بچهها و جوانان بعد از جمع آوری خوراکی و پول، آنچه را به دست آورده اند، بین خود تقسیم میکنند و به خانههایشان بازمیگردند. اجرای این رسم تقریباً تا نیمههای شب طول میکشد. علاوه بر اینها، انواع بازیها در نقاط مختلف اجرا میشود و در قهوه خانهها، مرشدها به سخنوری میپردازند و مردم را سرگرم میسازند. آنچه میتوان در مجموع از این آداب و رسوم نتیجه گرفت و از آن به عنوان کارکردهای اجتماعی ماه رمضان نام برد، این موارد است: * نظم بخشی به رفتار افراد * تقویت روحیه همکاری و ایجاد زمینههای وحدت بخش * رفع کدورت از میان افراد از طریق مراسم آشتی کنان که توسط ریش سفیدان انجام میگیرد و به تحکیم اتحاد جمعی مدد میرساند.
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۲۸ساعت ۱۱:۴۴ ب.ظ  توسط .........
|
بیایم باهم درهر یک از این سحر هایی که دارن به سرعت سپری میشوند یکی از گناهانمون را ترک کنیم. التماس دعا.
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۲۴ساعت ۱:۱۵ ق.ظ  توسط .........
|
به نام خداوند حکیم و روزی رسان سلام به دوستان امدن ماه مهربونی ماه سعادت وخوشبختی وماه ترک گناه ماه پاکی ماه بخشش ماه مبارک رمضان بر همگی مسلمانان جهان مبارک باد.اما با مطلبی در باب فوایدی از روزه گرفتن با شما عزیزان هستیم. در روزه فواید زیادی وجود دارد که خداوند آن را بر مسلمانان واجب کرده و دلیل اجرای آن ما را همین بس که بدانیم فرمانی از طرف خالق حکیم و کاردان است که به سرّ درون و برون انسان واقف است و راه رسیدن به تعالی انسان را می داند. اما فوایدی که انسان با تفکر به آنها پی می برد کم نیست. به برخی از آن که برایم بیشتر جلوه می کند مختصر اشاره ای می کنم تقویت اراده در انجام وظایف زندگیبا نگاه اول روزه را یک تمرین برای تقویت روح و نیروهای غیر جسمی انسان می بینم. نیروهایی از جمله باور و اراده. ممکن است انجام بعضی اعمال خیر در نظر انسان دشوار جلوه کند چرا که نفس امّاره انسان جاذبه ای قوی به ظواهر دنیا و راحت طلبی دارد. اما انجام کار های دشوار تا حد زیادی به این بستگی دارد که باور کنیم که می توانیم. این حس ، تفکر و باور درونی با تحمل چند روز سختی کم خوردن و نوشیدن و دوری از گناه در انسان بسیار تقویت می شود و به ما می باوراند که ما هم می توانیم اگر اراده کنیم. از دیدگاه بعضی افرادی که روزانه با آنها در اینجا سرو کار داریم حتی تصور اینکه روزه داران مسلمان اینچنین روزه می گیرند بسیار دشوار و حیرت آور است. اما این امر دشوار در برابر روزه داران امری انجام شده و آسان می شود و این نشان می دهد که چقدر قوّه فکر و باور انسان به توانائی هایش می تواند در انجام کارها و تحمل سختی های مسیر پیشرفتش مهم و کارساز باشد. پس به کمک این تمرین با اقتدار بیشتر به انجام وظایفمان در زندگی می پردازیم و هوس های پوچی را که جلوی پیشرفت انسان را می گیرند فرو کش می کنیم. ترک گناه هر ماه رمضان می تواند مبداءی باشد برای ترک گناهی از پرونده اعمال بد انسان تا رسیدن به کمال واقعی. با تحمل روزه و دوری از هوای نفس و گناه در این ماه به این باور می رسیم که ما قدرت مهار نفس اماره خود را داریم که جسممان را از چیزهایی که به آن هوس و اشتیاق پوچ داشته دور کردیم. در بسیاری از موارد گناه نیاز جسم نیست بلکه اشتیاق (و یا وسوسه) به گناه قبل از انجام گناه هست که نفس انسان را به سمت خود می کشد و خود گناه چیزی جز کار بی فایده و پوچی که همراه با پشیمانی و اندوه می باشد نیست. پس با کنترل اشتیاق پوچ و هوس فکر و جسم به گناه، از انجام گناه می توانیم خودداری کنیم.
کسب عادات خوب و متعالیهمان طور که روزه موجب ترک گناه می شود می تواند سبب کسب عادات خوب هم باشد. چرا که وقتی یک ماه به انجام کاری (از جمله برخواستن در اوقات ملکوتی سحر، یا تلاوت بیشتر از آیات قرآن) بپردازیم حفظ و اجرای آن عمل نیک در ماه های دیگر سال آسان تر خواهد شد.
هم حسی با نیازمنداندیدگاه دیگری که تجربه روزه را زیبا می کند حس هم حسی با افرادیست که به دلایلی از بعضی نعمات خداوند محروم شده اند اما به چشم ما نمی آمدند چرا که تجربه محرومیت آن ها را واقعا حس نکرده ایم. این تجربه هم حسی، قلب و فکر انسان ها را به هم نزدیک تر می کند و کمک و توجهمان به یکدیگر را بیشتر می کند.
شگر گذاری و توجه بیشتر نسبت به روزی رسانروزه باعث می شود بیشتر قدر نعماتی که هر روزه از آن به راحتی بهره مند می شویم بدانیم. نعماتی که حضور مکررشان در زندگی انسان گاهی نادیده گرفته می شوند و شکر نعمت رسان از یاد می رود. پس روزه راهی برای توجه بیشتر به معبود خویش و شکر گذاری از اوست. و چه خوب است وقتی انسان شکر گذار و قدر شناس باشد. این باعث می شود که انسان قدر خود را هم بیشتر بداند و بهتر زندگی کند.
با آرزوی قبولی طاعات و تقویت نیروهای روحانی دوستان التماس دعا
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۲۱ساعت ۴:۴۷ ب.ظ  توسط .........
|
آداب اعتکاف
شرايط اعتكاف :روزه در اعتكاف :كساني كه به هر علتي نمي توانند روزه بگيرند از توفيق اعتكاف محرمند. مثل مسافر يا كسي كه روزه براي او ضرر دارد البته هر نوع روزه اي ( واجب ‚ مستحق ‚ قضاء ‚ نيابتي و000) براي صحت اعتكاف كافي است . مسافر مي تواند با نذر سه روز روزة در سفر اعتكاف كنند هر چند كه نمازش شكسته است . مدت اعتكاف :معتكف بايد حداقل سه روز كامل از طلوع فجر روز اول تا اذان مغرب روز سوم در حال اعتكاف باقي بماند. دو روز اول اعتكاف مستحب است و اگر كسي بخواهد مي تواند از حال اعتكاف خارج شود . اما اگر دو روز كامل به قصد اعتكاف در مسجد بماند روزه روز سوم بر او واجب مي شود و بايد در حال اعتكاف باقي بماند. اجازه ولي :
محرمات اعتكاف :
توجه:
زمان اعتكاف :
نيت اعتكاف :
وقت نيت اعتكاف :نيت از ابتداي طلوع فجر روز اول است و تأخير آن از طلوع فجر جايز نيست ، ولي اگر قبل از طلوع فجر هم نيت كند اشكال ندارد. مكان نيت اعتكاف :در وقت نيت اعتكاف بايد در مسجدي كه بنا دارد در آن معتكف شود حضور داشته باشد ولي اگر ابتدا طلوع فجر براي تجديد وضو و يا به جهت ضرورت ديگر خارج شده است مي تواند نيت كند. مكان اعتكاف:اعتكاف بايد در مسجد باشد بنابراين در غير از مسجد مثل نمازخانه و مصلي ها (اگر مسجد نباشد ) و000 اعتكاف صحيح نيست و بعد از مسجد الحرام و مسجد النبي (ص)، مسجد كوفهو مسجد بصره اعتكاف بايد در مسجدي كه جامعيت دارد انجام بگيرد. خارج شدن از مسجدمحل اعتكاف:خارج شدن از مسجد جايز نيست مگر به جهت ضرورت عقلي ، عرفي و شرعي مثل مراجعه به پزشك در موارد اضطرار و دستشويي (ضرورت عقلي ) و عيادت بيمار و تشييع جنازه در صورتي كه ميت با او نسبت داشته باشد ( ضرورت عرفي) و غسل كردن و وضو گرفتن (ضرورت شرعي) ، خروج براي درس و مباحثه و تبليغ و اين گونه امور ، خلاف احتياط است.
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۸۹/۰۴/۰۴ساعت ۱۱:۲۹ ب.ظ  توسط .........
|
آثار اخروي اعتکاف : آمرزش گناهان : (توبه) "وَ مَن اعتَکِف ايماناً وَ احتِساباً غَفَرَ لَهُ ما تَقّدَمَ مِن ذَنبِهِ" اعتکاف از روي ايمان و يقين، باعث مغفرت معتکف مي شود. نزديکي به خدا: در حديث معراج، خداوند از پيامبر خود سؤال مي کند "آيا از آثار گرسنگي و سکوت و خلوت مطلع هستي؟" سپس جواب مي دهد که، "يکي از آثار آن، تقرب بنده به سوي من (خدا) است."گرسنگي، سجده ، سکوت از غير کلام خدا و خلوت، همگي در اعتکاف جمع هستند و با اين اعمال به خداي سبحان تقرب مي جويند. جلب محبت خدا: يکي از آثار برجسته اعتکاف، حب خداوند تبارک تعالي است "وَ الذّينَ امَنُوا اَشَّدُ حُبّاً لِلّه؛ (بقره :165) آنان که ايمان آورده اند شديداً دوست دار خدا هستند." تحصيل بهشت الهي: "وَ الذّينَ هُم عَلي صَلواتِهِم يحافظون اوُلئِکَ هُم الوارِثونَ الذّينَ يرِثُونَ الفِردوُسَ هُم فيها خالِدوُن؛ آنان که از نمازهايشان محافظت مي کنند آنان وارثان اند آناني که بهشت را به ارث مي برند و در آن جاودانند (مؤمنون : 9-11)."بي شک اگر معتکف، بتواند در ايام اعتکاف، آن طور که بايد و شايد رفتار نمايد و رضايت حق تعالي را جلب کند؛ به درجاتي که براي مؤمنان، در نظر گرفته شده، خواهد رسيد. آثار فردی اعتکاف: تقويت اراده: از آثار حتمي اعتکاف در زندگي فردي انسان، تقويت اراده آدمي است. کسي که مدتي، بر خلاف خواست دروني خويش، خود را در محلي حبس و از بسياري از امور چون حرف زدن در غير امور عبادي که به طور طبيعي، تمايل به آنها دارد، پرهيز نمايد، خود به خود تمريني است براي اجتناب از بسياري خواهشهاي نفساني ديگر. انس با معنويات: در پرتو اعمالي چون اعتکاف، کم کم ارتباط رواني خاصي بين انسان و مسجد، قرآن، نماز، نماز شب و ادعيه به وجود مي آيد. به نحوي که انسان مشتاق ارتباط با اين امور شده دوري از آنها برايش سخت مي گردد. دوري از غفلت: اعتکاف عبادتي چون نماز و به قول قرآن ذکر الله "اَقِمِ الصّلاةَ لِذِکري" (طه:14) را در بردارد. ذکر، همان دوري از غفلت است، "اِقتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُم وَ هُم فِي غِفلَةٍ مُعرِضونَ؛ رسيدگي به حساب انسانها نزديک و مردم در غفلت به سر مي برند (انبياء :1)." تواضع و فروتني: اگر انسان بتواند در طول اعتکاف، خود را در دايره بيکران هستي، کوچک ببيند، استکبار و غرور از او رخت بر مي بندد. آثار دنيوی اعتکاف ( اجتماعي ) کاهش جرم و فساد: به عقيده جرم شناسان اجتماعي، بسط و گسترش مسايل معنوي، باعث کم شدن جرم و فساد در جوامع مي گردد. اعتکاف در اين ميدان مي تواند نقش مهمي ايفا کند؛ زيرا مشتمل بر چند عبادت است و آثار معنوي ويژه اي حتي بر افراد غير معتکف بر جاي مي گذارد. آشنايي و برقراري ارتباط دوستانه: حضور مؤمنين شهر در چند مسجد، فرصتي است که مؤمنان يکديگر را بشناسند و ارتباط دوستانه پيدا نموده و از آثار اخوت اسلامي برخوردار شوند. اين اثر را به راحتي مي توان از لابلاي خاطرات منتشر شده معتکفان به دست آورد
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۸۹/۰۴/۰۴ساعت ۱۱:۲۶ ب.ظ  توسط .........
|
|